داستان عاشقی های من

ذهن نوشته های مشوش یک عاشق پیشه

داستان عاشقی های من

ذهن نوشته های مشوش یک عاشق پیشه

من می نویسم تا در خاطرم،
فراموش نکنم،
دلم را بردی و هدیه ات را به جایش نشاندی
و الحق عجیب هدیه ای بود
پر از متضادها
پر از عشق و حس و جنون...

  • ۰
  • ۰

اگر دنیاهای موازی وجود داشته باشند،

اگر تو این سر دنیا باشی و من آن سر

اگر به لحاظ علمی احتمال رسیدن ما به هم، 

یک در سه و خرده ای میلیارد آدم باشد،

باز هم دست از جست و جو بر نمیدارم،

شاید سر یک کوچه،

یا در عبور دو ماشین از کنار هم،

یا در صف مترو،

بالاخره تو را دیدم...

همین که بدانم تو در این دنیا هستی

برایم کافی ست، 

تا نفس بکشم و دست از جست و جو بر ندارم...



 

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی