داستان عاشقی های من

ذهن نوشته های مشوش یک عاشق پیشه

داستان عاشقی های من

ذهن نوشته های مشوش یک عاشق پیشه

من می نویسم تا در خاطرم،
فراموش نکنم،
دلم را بردی و هدیه ات را به جایش نشاندی
و الحق عجیب هدیه ای بود
پر از متضادها
پر از عشق و حس و جنون...

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جدال» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

آخ که می خواهم سر دنیا فریاد بزنم دوستت دارم را

آخ که دوست دارم انقدر بنویسم، دوستت دارم که دکمه های کیبردم از هم بپاشند.

آخ که دوست دارم تو را سخت به آغوش بکشم و

توی گوشت آرام آرام، دوستت دارم هایم را هجی کنم

آخ که ای کاش میشد وقتی می گویم دوستت دارم تو هم آرام لب تکان بدهی...

لب تکان بدهی که یعنی تو هم بله...