داستان عاشقی های من

ذهن نوشته های مشوش یک عاشق پیشه

داستان عاشقی های من

ذهن نوشته های مشوش یک عاشق پیشه

من می نویسم تا در خاطرم،
فراموش نکنم،
دلم را بردی و هدیه ات را به جایش نشاندی
و الحق عجیب هدیه ای بود
پر از متضادها
پر از عشق و حس و جنون...

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عاشقی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

یک یا دو شبی هست که من بی مدد لعل لبت خواب ندارم،

شب تا به سحر در طلب گیسوی همچون شب تو، تاب ندارم،

صبر من مسکین به خون خفته و سرگشته چو از کاسه برون ریخت

علت همه این است که من بی رخ مهفام تو، یک گوهر نایاب ندارم

 

بلبل الشعراء