هربار که خاطرم را با تمام قدرت و سرعت، به دورترین نقطه ی عالم پرتاب می کنم،
تا تو را فراموش کنم،
تا کمی درد دوری ات فراموشم شود،
باز تک تک آرزوهایم،
خاطر تو را،
این بار شدیدتر و قوی تر به سراغم می آورند.
شاید جای پرتاب خاطرت،
باید با آن مسالمت آمیز،
روزهای نبودنت را بگذارنم،